...روزی من روی ویرانه های « شهر بلخ » نشسته بودم ٫ از این شهر که زمانی عروس شهرهای شرق بود حالا جز چند دیواری بلند خراب چیزی باقی نیست ... کسی به من نزدیک شد ٫ از او پرسیدم « دین تو چیست ؟ » گفت : « من کلیمی ( یهودی ) هستم ! » از او سئوال کردم که رفتار حکومت با شیعه ها ( هزاره ها ) ی این جا ( افغانستان ) چطور است و او بدون اینکه بداند من کی هستم ٫ جواب داد : « رفتاری که در اینجا با شیعه ها ( هزاره ها ) ٫ می کنند از رفتاری که با ما یهودی ها می کنند ٫ به مراتب بدتر است!!!!!!!!!!!!!!!!.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مطلب فوق را از کتاب مشاهیر تشیع در افغانستان جلد دوم ( ص ۳۶ )نوشته آقای عبدالمجید ناصری داوودی برداشته ام .
سلام خدا قوت از وبلاگ پر محتوا ولی بنظر من ارکندیک در نزد ترکهای آسیای میانه یعنی آزادی نه ارکن لیک
دوست عزیز ! نامی را که در بالای وبلاگ ( ارکینلیک ) مشاهده می کنید از کتاب « فرهنگ نامهای ترکی » نوشته فرهاد جوادی و عبدالله اوغلو برداشته ام ٬ در ضمن از منابع دیگری هم تحقیق کرده ام و این نام به همان معنای « حریت و آزادی » درست است ٬ گذشته از ترکمنها بسیاری از دیگر ملل ترک از این نام و به همان معنا استفاده می کنند و سایتهای اینترنتی زیادی هم با همین نام وجود دارند .
ارکنلیک عزیز چهره نما که مرا را زرترق کردی ، کجا هستی که نوشته ات تجدید نمیشود ؟ سلامتی شما را خواهانم .
سلام خوانندگان عزیز ! اگر امروز از سخنان آقای کرزی در مسافرتش به ولایت باستانی بامیان شنیده باشید ، حتی در همانجا نیز نفرت و انزجار خود را از ملیت بزرگ هزاره نشان داد. مثلاً در بیانیهُ خود برای مردم هزاره در بامیان گفت که : “ دولت افغانستان رابطهُ حسنهُ طویل المدت خود را با ایران محکم میکند ” ، یعنی کرزی خواست برای جهانیان نشان بدهد که گویا هزاره ها با ایران وابستگی دارد و این بهترین تحفه برای مردم هزاره در بامیان میباشد. در حالیکه اصلاً وقتیکه رئیس جمهور یک کشور در یک ولایت دور افتاده میرود ، یک پروژهُ بزرگی را جهت اعمار و بهبودی وضعیت اقتصادی در آن ولایت با خود همراه میبرد. مثلاً زمانیکه در ولایت خوست رفت ، سه ملیون دالر برای باز سازی ولایت خوست داد که از طریق بی بی سی فکر میکنم سهواً سه صد ملیون دالر اعلام گردید که نمیتواند حقیقت داشته باشد یعنی سه ملیون دالر باید بوده باشد. بهر صورت بهترین جواب مردم بامیان یک مظاهرهُ مسالمت آمیز و یک آدمک ، تمثال آقای کرزی را آتش زدن و با شعار مرگ بر فاشیزم انزجار خود را از رژیم فاشستی فعلی نشان دادن بود ، تا در نزد جهانیان رسوا می شد و حد اقل به سزای اعمال خود میرسید.
1- اگر تشکیل ( پنجه های انتقام ) راست باشد. هیچ ملیت مظلوم دیروز و آگاهُ امروز نمیتواند بدون یک سازمان آهنین انقلابی که چون پولاد آب دیده عمل نماید به منزل مقصود برسد . من شخصاً تشکیل گروهُ ( پنجه های انتقام ) را سخت به پال نیک گرفته و توصیهُ من این است که اول اگر یک عمل خشن ، غضبناک و انتقام آمیز خونین نظر به آیهُ ( هل جزاء الاحسان الاحسان ) انجام میدهد ، بخاطر شناخت سیاسی ، ملی و بین المللی شان قابل درک است ، اما در فرجام از روش نسبتاً ملایم تری کار گرفته و خاینان ملی را جریمه های سنگین نقدی نموده و در محاکمه های صحرایی خویش ، حبس نماید ، تمام خاینان ملی را که دستش بخون ملت آغشته است و دولت و شازمان حقوق بشر نتوانست آنها را محاکمه نماید ، یا آن خاینانیکه خانوادهُ شهدا ء و معلولین عزیز و مظلوم دورهُ مقاومت را نادیده گرفته و هیچنوع کمکی برای باز ماندگانش نکرده است ، از پول و دارایی این خاینان برای کمک به باز ماندگان شهداء و معلولین اعم از شهدای غرب و شهدای گلگون کفن سایر نقاط افغانستان میتوان همت گماشت و چنین سازمانهایی برای جلب کمکهای مادی همنوعان و
2- علاقمندان خود میتواند یک شاخهُ سیاسی داشته باشد که متهم به همکاری با ( پنجه های انتقام یا شاخهُ نظامی ) باشد ( چون نظر به قانون اساسی افغانستان هیچکس نمیتواند بدون اسناد کتبی و شرعی محکوم گردد). اما از رازدار ترین افراد انتخاب گردد ( مانند مبارزین آیر لند شمالی در بلفاست ) . روش بدست آوردن پول این خاینان را شورا های انقلابی صحرایی میتواند نظر به شرایط زمان و مکان تعین نماید. خاینانیکه محکوم میگردد ، محکومیت باید بسیار مدلل و سخت و قانونی باشد تا خدای نخواسته انسانهای بیگناه به دام نیفتد. ( شرایط نابودی فزیکی باید نهایت و بسیار نهایت استثنایی باشد ) مثلاً تا بحال صرف در مورد ، ملا عمر که فساد بزرگی در روی زمین خلق کرد و باعث سوختاندن هزاران قرآن کریم شد و باعث گردید که حتی خوک در مسجد نقش ملا امام را بازی کند ، برعلاوهُ جنایت ملی که فرهنگ و کلتور یک ملت را نابود کرد و اسلام را رسوای عالم نمود و هزاران انسان بیگناه را در مزار ، پروان و بامیان و یکاولنگ و جنوب کشور قتل عام کرد . از نگاهُ مدنی و شرعی ، فیصلهُ قناعت بخش است ، در غیر آن حتی اگر سیاف هم دستگیر شود باید جریمهُ سنگین نقدی گردیده و
- محبوس گردد. با مردم عادی باید آنقدر مهربان بود تا فرد فرد هم میهن شما ، عاشق دیدار شما که هرگز معرفی نخواهد شد گردد. چرا که شبه شما و سایهُ شما کار خواهد کرد. ( مثلاً آفتاب تقریباً 200 ملیون کیلومتر از ما فاصله داردکه هرگز مشخصاتش را نخواهیم دید ، اما نورش در همه جا می تابد ) و این بحدی باشد که هر کس عمل خیر انجام داد ، مردم بگوید که این هم حتماً به ( گلهُ عقابان یا پنجهُ انتقام ) تعلق دارد. حق و باطل را ن تشخیص کنید، بمجردیکه حق طلفی های بوجود می آید ، خود را به کنه مطلب و حقایق آگاه بسازید و فیصله کنید و جریمهُ نقدی نظر به استعداد مالی همان شخص . حتی یک دوسیه هم به محکمه های دروغین و بدست رشوت خوران که خود را نماینده های دولت میخوانند نروند ( گرچه آنها از ترس شما دیگر کمتر خیانت خواهد کرد ) . شاخهُ سیاسی شما باید کار وسیعی انجام داده و هیچ قریهُ نباشد که از وصف شما در گوشش طنین نینداخته باشد. در بین سایر ملیتها هم کار کنید ، تعصب مذهبی نداشته باشید و بالای دوشمن مانند عقاب عمل کنید تا دوشمن قبض روح شده و مجال فرار پیدا نکند. و رابطهُ شاخهُ سیاسی و شاخهُ نظامی آنقدر پیچیده باشد که راه یافتن یکی به دیگری ، عبور از پل صراط باشد. چرا که شاخهُ سیاسی ضربه پذیر است و آسیبی به شاخهُ نظامی یا قلب تشکیلات نرسد. البته چنین تشکیلاتی کار وسیع سیاسی هم میکند که در هر قریه یک نفر ، دونفر داشته باشد، و افراد نظامی قریه های مختلف با علایم مختلف همدیگر را میشناسد. البته هر ولسوالی باید علایم جداگانه داشته باشد. دیگر اینکه چنین سازمانها خود را از راهُ مدوله های امواج به رسانه های گروهی معرفی میکند، گرچه یک عمل بزرگ انقلابی خود میتواند ، چون بمب اتم انفجار نماید. هیچوقت آسیب شما به بیگناهان ، NGO ها ، خارجی های بیگناه و حتی گنهکاران کوچک نرسد. افراد انقلابی و نظامی حزب وحدت مزاری ( رح ) را جذب نمایید تا خاینان خلع افراد گردد و این افراد باید بداند که اگر در نبرد های خونین دورهُ مقاومت شهید یا معلول می شد ، امروز سرنوشت خانوادهُ شان مانند سرنوشت هم قطاران شهید و معلول شان بود و این رهبران دروغین و دزد هر گز به درد شان نمیخورد ، فقط به نفع شخصی خود از خون آنها استفاده کرد ، وای وای چقدر درد آور است ، دعای گوی شما حقپرست سر تا قدم درد و رنج از رنج طاقت فرسای هزاره .