دوستان!مطلبی را که پیش رو دارید از کتاب ایل ها چادرنشینان و طوایف عشایری

ایران ( جلد دوم ص۱۰۱۱ قسمت مربوط به ایلات خراسان )  نوشته  اقای ایرج افشار

برداشته ام . اقای افشار* یکی از محققان و پژوهشگران بنام و شناخته شده بویژه در

حوزه  تاریخ ٫ تصحیح  و  مردم شناسی در ایران میباشند . در مورد این قسمت از

نوشته ایشان که در مورد هزاره ها میباشد باید بگویم که گر چه نقصها و اشتباهاتی

هم بوضوح در ان دیده میشود ولی علی الرغم ان بعضی نکات جالبی هم  در ان وجود

دارد که فکر میکنم دانستن ان برای شما خالی از لطف نباشد .

 

ایل هزاره

 

الف ـ هزاره های افغانستان

 

راه کابل به هرات و بالاخره به مشهد در ایران از دره های تنگی عبور می کند که ناحیه 

قلمرو هزاره ها می باشد . این قبیله هم از لحاظ نژاد و هم از حیث ظاهر و اخلاق و

عادات ٫ اختلاف زیادی با قبایل دیگر افغانستان دارد . اینان همانند مغولان چشمان

متمایل به پایین و  گونه های برجسته دارند و ریش انان کم پشت است . در لباس

مردان و زنان خصوصا در کلاه انان خصوصیات غریبی وجود دارد . می گویند زمانی که

حضرت علی در هزارجات (هزارستان) مسافرت میکرد متوجه شد که ابادی این ناحیه  

به وضع  ابیاری ان بستگی دارد ٫  از ان رو تصمیم گرفت بر روی رودخانه ای که در انجا

جاری است سدی ببندد ولی مردم هزاره از اشکالاتی که این کار در بر داشت وحشت

کرده و متواری شدند و چنان عجله کردند که عمامه هایشان در راه به زمین افتاد . اما

زنان هزاره که جرات بیشتری داشتند دعوت امام را اجابت کرده و هر کدام قطعه پنیری

اوردند و در اندک مدتی با ان قطعات پنیر سد مورد احتیاج را بر روی روذخانه بستند. به

این علت بانوان قبیله هزاره عمامه های بزرگ بر سر دارند که انتهای انها در پشت سر

شان اویزان است و مردان انان فقط یک عرقچین با کلاه نوک تیز بر سر دارند .

 

 

برخی بر این باورند که هزاره ها  از قوم مغول هستند ٫ ابوالفضل نویسنده  تاریخ اکبر

شاه  می گوید چنگیز ٫ لشکریان خود را به دسته های هزار نفری تقسیم می نمود

از انجا که هزاره در فارسی به معنی هزار است بنابراین ٫ این مردم کوهستانی قسمتی

از لشکریان چنگیز هستند که در ان محل باقی مانده اند . تمام  نویسندگان بعد از او

نیز این مطلب را ذکر نموده اند . به هر حال مشخص نیست چگونه یک فوج هزارنفره

از لشکریان چنگیز در میان این  کوههای صعب العبور به حال خود وا گذاشته شده اند

و چگونه قومی را تشکیل داده اند ؟ در اوایل قرن اول هجری قمری « هیانگ تسانگ »

چینی به همراه یکی از پادشاهان افغانستان  که در پیرامون کشور خود سفر میکرد

تا هم مالیات عقب افتاده را وصول کند وهم قدرت حکومت مرکزی را به قبایل انجا نشان

بدهد ٫ از قلمرو هزاره نیز عبور کرده است . هنگامی که مسافر چینی به  اتفاق کاروان

شاهی وارد هزارجات (؟) میشود ٫ هوای سرد و خلق ناهنجار ساکنان انجا را که حتی

زبانشان با زبان همسایگان انان اختلاف داشت ٫ یادداشت می نماید و حتی از قیافه

« چینی مابی »  انان که  امروز  نیز مردم این منطقه دارند تعجب میکند . مورکرافت

نگلیسی نیز که مستقیما از « لاداخ » می امده هنگامی که به هزاره رسیده اظهار

می دارد که در کوههای افغانستان همان مردمی را مشاهده نموده که در « تبت شرقی»

دیده است . مورخان اسکندر مقدونی می نویسند هنگامی که اسکندر از جبال افغان

ستان عبور می کند یک نوع « بربر » های تازه ای را مشاهده می نماید که از دیگران

سرکش تر بوده اند .

بنا بر این می توان گفت که نه فقط فلاتهای مرتفع ماورای هیمالایا ٫ بلکه تمام دنباله

های جبال هندوکش ٫ تا منتهی الیه غربی ان در گذشته های بسیار دور محل سکونت

قبایلی از نژاد جینی و تبتی بوده است .(۱) هزاره جات (؟)در افغانستان از کابل و غزنه

تا هرات و از قندهار تا بلخ است . کشور عرسارث که نام ان در کتاب مقدس ذکر شده  با

موطن مردم هزاره کنونی مطابقت دارد . (۲)

 

ب ـ ایل هزاره خراسان

 

مردم این ایل از هزاره جات افغانستان به ایران کوچ کرده اند .در سال ۱۸۹۱ م =۱۲۷۰

ش ٫ امیر عبدالرحمن خان بارکزائی امیر افغانستان انان را سرکوب کرد . از این روعده

ای از ایشان به خراسان امدند و گروهی نیز به سیستان و بلوچستان خصوصا شهر

زاهدان مهاجرت نمودند.عبدالحسین مسعوذ انصاری ٫ سفیر وقت ایران درافغانستان

از قول سر مهندس امریکایی  سد کجکی افغانستان  می نویسد : او  می گفت که

بیشتر کارگران ما در اینجا هزاره ها هستند که اکثرا شیعه مذهبند و من احساسی

در انها  راجع به  ایران می بینم که برای من شگفت اور است اینها در ساعت  اخبار

رادیو تهران مرتبا به اتاقی که برای استراحتشان تعبیه شده میروند و رادیو را بازمی

کنند و بعد از پایان اخبار برای ... قوت و قدرت هر چه بیشتر کشور شیعه ایران دعا

می کنند (۳) هزاره ها در ناحیه بزرگی از خراسان در شهرستان تایباد ٫ بجنورد ٫درگز

شیروان ٫ سرخس ٫ تربت جام  و کشف رود پراکنده هستند جمعیت این ایل پیش

از سال ۱۸۹۲م = ۱۲۷۱ش حدود ۵۰۰۰۰  نفر بوده اند ( ۴ ) برخی از طوایف ایل هزاره

عبارتنذ از : لعل و سرجنگل ٫ جاقوری ( جاغوری ) دی زنگی ( ۵ ) ضابطی..........پایان

 

****      *****     *****     *****    *****      *****      *****      *****

* اقای ایرح افشار سیستانی سنی مذهب هستند و  ایشان  از طایفه مادری با

قبیله بارکزائی هم نسبت دارند .

(۱) تمدن ایرانی ص ۴۴۰ـ۴۳۶

(۲) مردم شناسی ایران ص۸۱۱

(۳) زندگانی من و نگاهی به تاریخ سیاسی ایران و جهان ج۴ص۹۶

(۴) مردم شناسی ایران ۸۱۱

(۵) مجموعه اطلاعات و امار ایلات و طوائف عشایری ایران ص۵۲