مطلبی را که پیش رو دارید از نشریه بنیاد وحدت
شماره ۱۸۲ برداشته ام این نوشته پاسخی است به
نامه یکی از خوانندگان نشریه در مورد هزاره ها
ی بیرم علی ترکمنستان...
قضیه از این قرار است که در زمان سرکوبی ( نسل کشی ) هزاره ها توسط امیر
عبدالرحمن خان ٫ جمعی اواره ممالک خارجه شدند از ان جمله از طریق بخارا ٫
تعدادی در منطقه بیرم علی ساکن شدند . بعد از روی کار امدن رژیم کمونیستی
و ضمیمه شدن ترکمنستان به روسیه ٫ جمعی از مسلمانان آسیای مرکزی این
بار اواره افغانستان گردیدند.
تعداد چندین خانه از هزاره های منطقه بیرم علی ترکمنستان دوباره اواره شده
به هرات می اید که باز درسالهای انقلاب مهاجر ایران شدند از جمله مرحوم حاج
علی عالمی کولاب از مردم قره باغ غزنی است و از بیرم علی امده بود او دو
سال قبل درمشهد فوت نمود. هم اکنون فرزندان وی درمشهد است.حاج حسین
علی می گفت که روسها ما را درمهاجرت و قبول نمودن کمونیسم مخیر گذاشت
ما اواره شدیم دوباره ولی بقیه انجا ماندند که هزار نفر می شد و ان زمان دارای
حسینیه و مراسم سنتی مذهبی قبل از امدن کمونیستها بودیم و حالا هم ان
هزاره ها انجا هستند...
صولت السلطنه هزاره
و
شورش خراسان / زمستان ۱۳۲۰
مملکت خراسان فی المثل به مثابه دریایی است که طوفان زا
که در هر کنارش زوارق وجود گروهی در هم شکند یا بحری
که چون به تموج در اید موجی فرو نشسته موج دیگر برخیزد
چه محل و مکان طوایف مختلفه است که هر یک به سرافرازی
و گردن کشی خو کرده اند.
رضا قلی خان هدایت ٫ ملحقات تاریخ روضته الصفای ناصری
مقدمه مولف :
یکی از پیامدهای برکناری رضا شاه و فروپاشی تشکیلات انتظامی کشور در جریان وقایع
شهریور ۱۳۲۰ ٫ بروز رشته اشوبها و شورشهای اعتراض امیزی در نقاط مختلف کشور بویژه
مناطق عشایری ان بود . در خراسان نیز صولت السلطنه هزاره توانست با تکیه بر سوابق
تاریخی ایل هزاره و همچنین بهره برداری از زمینه مساعدی که جور و ستم نظام پهلوی بر
جای گذاشته بود٫نه تنها عشایر شرق و شمال و غرب خراسان بلکه بسیاری از دیگر اقشار
مردم را نیزبرانگیزد وبرای مدت زمانی کوتاه در زمستان ۱۳۲۰بر بخش گسترده ای ازخراسان
حکمروایی کند . این شورش که با توجه به برخی جوانب ان چون اعلامیه های صولت
السلطنه در ان ایام از مواضع بالنسبه تندی برخوردار بود ٫ از جمله بسیار وقایع و حوادث
مهمی است که در مجموع کل تاریخ این دیار را تشکیل می دهند و جز از طریق بازیابی و
شناخت تک تک انها امیدی به درک و فهم تحولات تاریخ معاصر ایران نمی توان داشت.
در این بررسی پس از این اشاره مختصری به گذشته ایل هزاره و نقش انها در تاریخ معاصر
خراسان ٫ شورش زمستان ۱۳۲۰ و نحوه شروع ٫ گسترش و بالاخره خاتمه یافتنش را مورد
توجه قرار داده ٫ سپس بخشی را نیز به پایان کار صولت السلطنه را می توان در مقایسه با
تحولات اذربایجان و کردستان و فارس ٫ ماجرای بالنسبه جمع و جوری محسوب داشت. زیرا
این حرکت مدت زمان نسبتا کوتاهی بیش ادامه نداشت و اسناد نسبتا قابل توجهی از ان
بر جای مانده است . بخش عمده این اسناد از ارشیو نخست وزیری است که در سازمان
اسناد ملی ایران نگهداری میشود ( و به لطف بخش پژوهش این موسسه در اختیار نگارنده
قرار گرفت ) . این اسناد نه فقط از لحاظ اگاهی بر چگونگی شروع و پایان این شورش و
وقایع ان سودمند است بلکه از نظربررسی واکنش دولت و تدابیری که در زمینه خاتمه دادن
به ان نیز اتخاذ شد حائز اهمیت می باشد . در کنار این اسناد از دیگر منابع مدون چون پاره
ای کتب پراکنده و تعدادی از جراید وقت نیز استفاده شده است . جای ان دارد از اقای احمد
هزاره که وقت وحوصله خود را دراختیار نگارنده قرار داده و مسائل و نکاتی ازشورش خراسان
را مطرح فرمودند وهمچنین از لطف و محبت دوست صاحبنظر اقای احمد بهرامی که موجبات
سفر نگارنده به طیبات ( تایباد ) و پاره ای تحقیقات محلی را فراهم کردند ٫ تشکر نمایم
فصل اول
هزاره ها
هزاره ها در اصل اقوام مغول تباری هستند که در فاصله قرنهای ۱۳ تا ۱۵ میلادی / ۷ تا ۹
هجری از حدود کاشغر و ختن روی به دامنه های جنوبی رشته کوههای هندوکش نهاده و در
بخشهای شمالی و غربی رودهای هلمند و ترنک ٫ یعنی از دامنه های هندوکش و کوه بابا
گرفته تا هرات و اطراف هریرود سکنی گزیدند و نام « هزاره » نشان از واحد نظامی مغول که
هزار سوار را در بر می گرفت ٫ دارد . غوریها که ساکنین اصلی این خطه بودند (؟) ٫ گذشته
از پاره ای از خصوصیات نژادی خود٫ زبان پارسی را نیز به هزاره ها ارزانی داشتند . هزاره ها
بر دو قسمند : هزاره های غزنین ( یا پشتکوهی یا مزار شریف ) و هزاره های بادغیسات (
یا پیشکوهی یا قلعه نو ) .هزاره های غزنین که در واقع بخش اعظم طوایف هزاره را تشکیل
می دهند ازنظر دینی پیرو مذهب تشیع ( و برخی نیز اسماعیلی ) و هزاره های بادغیسات
سنی حنفی میباشند.
هزاره های بادغیسات که موضوع اصلی این بررسی را تشکیل می دهند از دیر باز در بخش
های شرقی خراسان ٫ و در هرات و دولت یار می زیسته اند و از نظر تقسیمات عشایری
بخشی از مجموعه ایلی چار اویماق می باشند که مرکب از ایل های هزاره و جمشیدی و
تایمنی و فیروز کوهی است .
نام و نشان هزاره های چار اویماق و حضور انها را در اکثر لشکرکشی های فرمانروایان ایران
در صفحات شرقی کشور از همان سالهای نخست دولت صفوی می توان ردیابی کرد.درایام
پادشاهی نادر نیزجماعت هزاره و بویژه ابوابجمعی میرخوشای بیگ هزاره که دراوائل کارنادر
به « سلطنت طایفه اویماقیه هزاره و جمشیدی سرافراز » گردید. در بسیاری از لشکر کشی
ها چه در نواحی غربی و چه در مناطق شرقی کشور ٫ حضور داشته و بخشی از قوای ایران
را تشکیل می دادند.
دیگر چهره شاخص هزاره ها در این دوره ابراهیم خان بو دکه بعنوان بیگلربیگی و رئیس کل
هزاره با ۲۰۰ سوار در خدمت محمد ولی میرزا ٫ فرزند فتحعلی شاه و والی مقتدر خراسان
( ۳۱ ـ ۲۱۸ ق ) بود. در این دوره از تاریخ ایران که تحولاتی چون جنگ های ایران و روس به
تضعیف بیش از پیش دولت قاجار منجر شد ٫ اکثر ولایات ایران ٫ بویژه خراسان که به علت
تنوع قومی و همسایگی با خورده قدرتهای سرکش محلی از زمینه مستعدی نیز برخوردار
بودند ٫ دچار اشوب و اغتشاش فراگیری شدند . دولت ایران پس از انکه برای مدتی از شر
مداخلات و تجاوز همسایه شمالی خلاصی یافت ٫ لشکری به فرماندهی عباس میرزا به
خراسان اعزام داشت ( ۱۲۴۸ ق ) یکی از اهداف این لشکرکشی سرکوب پاره ای از گردن
کشان محلی چون محمد خان قرایی بود که ابراهیم خان هزاره را از قلمروش درجام و باخرز
بیرون رانده بود. لهذا ابراهیم خان به نیروی عباس میرزا پیوست و پس از سرکوب محمدخان
به حکومت جام و باخرز منصوب شد.
در خلال سال های درگیری ایران در حدود غربی کشور بسیاری از طوائف خراسان سر از
اطاعت دولت مرکزی برتافته و با دیگر همتایان خود در اطراف ایالت به زد و بند یا جنگ و
جدل مشغول بودند. چنین به نظر می اید که در این مرحله و تا پیش از اعاده کا مل اقتدار
دولت مرکزی در خراسان ٫ هزاره ها بیشتر به جانب امرای هرات مانند شاهزاده کامران و
یار محمد خان متمایل بوده اند.اندکی بعد در لشکر کشی محمد شاه به هرات ( ۱۲۵۳ ق )
که اصف الدوله مامور سرکوب طوایف جمشیدی و هزاره و فیروزکوهی گشت ٫ در اطراف بالا
مرغاب و مند درگیریهایی پیش امد . در یکی از این برخوردها رحیم داد سلطان هزاره مجروح
شد. شیر محمد خان هزاره نیز از دیگر کسانی بود که درحمله برنیروهای اصف الدوله دربالا
مرغاب شرکت داشت. اما بالاخره این زد و خوردها با تسلیم سران شورشی عشایر خاتمه
یافت...
ادامه دارد...
مطلب فوق را از کتابی تحت همین عنوان نوشته اقای کاوه بیات برداشته ام ٫ تخصص اقای
بیات پژوهش و تحقیق در تاریخ معاصر ایران است اقای بیات و اقای محمد ترکمان از معروف
معتبر و شناخته شده ترین پژوهشگران درحوزه مطالعاتی تاریخ معاصر ایران!!!!!!!!!!هستند